یه روز قمر در عقربی !

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    خلاصههه دیگه بیخیال شدم رفتم راه آهن که سوار قطار بشم و برگردم خونمون .

    بستنی زعفرونی خریدم داشتم حالمو خووب میکردم تو دلم میگفتم به جهنم ول کن دختر ... سوار قطار شدم .

    بله ، بدترین جا و صندلی قطار منتظرم بوود . منو درگیرایی ذهنم...

    ما را در سایت منو درگیرایی ذهنم دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : zirederakhtealbalo96 بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت: 15:13